معنی قابل ترسیل
قابل ترسیل
قابل تحویل
دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با قابل ترسیل
قابل تقسیم
قابل تقسیم
بخش پذیر
فرهنگ لغت هوشیار
قابل تردید
قابل تردید
گمانش پذیر
فرهنگ لغت هوشیار
قابل تحلیل
قابل تحلیل
وا رفتنی
فرهنگ لغت هوشیار
قابل تحسین
قابل تحسین
زه پذیر ستودنی
فرهنگ لغت هوشیار
قابل تبدیل
قابل تبدیل
ورتش پذیر ورتیشا واگردا
فرهنگ لغت هوشیار
قابل تاویل
قابل تاویل
نابش پذیر
فرهنگ لغت هوشیار
قابل تحویل
قابل تحویل
Deliverable
دیکشنری فارسی به انگلیسی
قابل تحویل
قابل تحویل
entregável
دیکشنری فارسی به پرتغالی
قابل تحویل
قابل تحویل
lieferbar
دیکشنری فارسی به آلمانی