معنی قابلِ فہم
قابلِ فہم
قابل درک، قابل درک است
دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با قابلِ فہم
قابل فہم
قابل فہم
قابِلِ دَرک، قابِلِ دَرک اَست، قابِلِ فَهم
دیکشنری اردو به فارسی
قابلیت فہم
قابلیت فہم
قابِلیَّتِ فَهم، دَرک مَطلَب
دیکشنری اردو به فارسی
ناقابلِ فہم
ناقابلِ فہم
غِیرِقابِلِ دَرک
دیکشنری اردو به فارسی
قابل فهم
قابل فهم
Intelligible
دیکشنری فارسی به انگلیسی
قابل فهم
قابل فهم
inteligível
دیکشنری فارسی به پرتغالی
قابل فهم
قابل فهم
verständlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
قابل فهم
قابل فهم
zrozumiały
دیکشنری فارسی به لهستانی
قابل فهم
قابل فهم
понятный
دیکشنری فارسی به روسی
قابل فهم
قابل فهم
зрозумілий
دیکشنری فارسی به اوکراینی