معنی قابلِ حمل
قابلِ حمل
قابلیّت حمل، قابل حمل
دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با قابلِ حمل
قابلِ عمل
قابلِ عمل
قابِلِ اِعمال، قابِلِ اِجرا
دیکشنری اردو به فارسی
قابل حمل
قابل حمل
Movable, Portable
دیکشنری فارسی به انگلیسی
قابل حمل
قابل حمل
móvel, portátil
دیکشنری فارسی به پرتغالی
قابل حمل
قابل حمل
beweglich, tragbar
دیکشنری فارسی به آلمانی
قابل حمل
قابل حمل
przenośny
دیکشنری فارسی به لهستانی
قابل حمل
قابل حمل
подвижный , портативный
دیکشنری فارسی به روسی
قابل حمل
قابل حمل
рухливий , портативний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
قابل حمل
قابل حمل
móvil, portátil
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
قابل حمل
قابل حمل
mobile, portable
دیکشنری فارسی به فرانسوی