معنی غیرمرکزی
غیرمرکزی
تمرکززدایی، عدم تمرکز
دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با غیرمرکزی
غیر مرکزیت
غیر مرکزیت
عَدَمِ تَمَرکُز
دیکشنری اردو به فارسی