معنی غیر قابل رہائی
غیر قابل رہائی
غیرقابل رهایی، غیر قابل رهاسازی
دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با غیر قابل رہائی
غیر قابل رہائش
غیر قابل رہائش
ناجِح، غَیرِ قَابِلِ سُکونَت
دیکشنری اردو به فارسی
غیر قابل رهایی
غیر قابل رهایی
Unredeemable
دیکشنری فارسی به انگلیسی
غیر قابل جدائی
غیر قابل جدائی
غِیرِقابِلِ جُدایی، جُدایی ناپَذیر
دیکشنری اردو به فارسی