جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با غصہ

غصب

غصب
چیزی را به ستم از کسی گرفتن، مال کسی را به زور و ستم و خلاف میل و رضای او تصرف کردن، آنچه به ستم و قهر گرفته شود، مغصوب
غصب
فرهنگ فارسی عمید

غصه

غصه
حزن، اندوه، آنچه در گلوگیر گیر کند
غُصه خوردن: غم و اندوه را در دل نگه داشتن، غم خوردن
غُصه داشتن: غم و اندوه را در دل نگه داشتن، غم خوردن، غصه خوردن
غُصه دادن: کسی را اندوهگین ساختن
غصه
فرهنگ فارسی عمید

غصن

غصن
ستاک نو شاخه شاخه بری، گرفتن چیزی را، نیاز بندی باز داشتن کسی را از بر آوردن نیازش، پر دانگی خوشه شاخه درخت شاخ، جمع اغصان غصون
فرهنگ لغت هوشیار