ترجمه عملیت به فارسی - دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با عملیت
تملیت
- تملیت
- سر بار، یک لنگه از بار، بار کوچکی که بر پشت استر یا الاغ بگذارند و بر آن سوار شوند
فرهنگ فارسی عمید
تملیت
- تملیت
- یک لنگه بار، بار کمی که بر بالای استر یا الاغ بگذارند و بر روی آن نشینند
فرهنگ فارسی معین