معنی عدم عمل
عدم عمل
عدم فعّالیّت، بی عملی
دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با عدم عمل
علم عملی
علم عملی
دانش کار بردی دانش خانه داری، دانش پرورش کودکان، دانش فرخوی
فرهنگ لغت هوشیار
عدم تحمل
عدم تحمل
Intolerability, Intolerance
دیکشنری فارسی به انگلیسی
عدم تحمل
عدم تحمل
нетерпимость
دیکشنری فارسی به روسی
عدم تحمل
عدم تحمل
Unerträglichkeit, Intoleranz
دیکشنری فارسی به آلمانی
عدم تحمل
عدم تحمل
нетерпимість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
عدم تحمل
عدم تحمل
nieznośność, nietolerancja
دیکشنری فارسی به لهستانی
عدم تحمل
عدم تحمل
intolerabilidade, intolerância
دیکشنری فارسی به پرتغالی
عدم تحمل
عدم تحمل
intollerabilità, intolleranza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
عدم تحمل
عدم تحمل
intolerabilidad, intolerancia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی