معنی ضبطگی
ضبطگی
ضبط، مصادره
دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با ضبطگی
ضبطی
ضبطی
تَصَادُر، مُصادِرِه، ضَمیمه
دیکشنری اردو به فارسی