معنی ضائع کرنا
ضائع کرنا
ضایع کردن، هدر دادن
دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با ضائع کرنا
مائع کرنا
مائع کرنا
رَقیق سازی، مایِع کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
تابع کرنا
تابع کرنا
تابِع کَردَن، بَرایِ اِرائِه
دیکشنری اردو به فارسی
قائل کرنا
قائل کرنا
قانِع کَردَن، بَرایِ مُتِقاعِد کَردَن، مُتِقاعِد کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
فائل کرنا
فائل کرنا
فایل کَردَن، تَشکیل پَروَندِه
دیکشنری اردو به فارسی
قائم کرنا
قائم کرنا
بَر پا کَردَن، بَرایِ ایجاد، تَاسیس کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی