جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با شکی

شکی

شکی
منسوب است به قریۀ شکی واقع در ارمینیه و لگام و پوست آن معروف است. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

شکی

شکی
منسوب به شک، ظنی و وهمی. (ناظم الاطباء). نخو. (یادداشت مؤلف). رجوع به شک شود
لغت نامه دهخدا

شکی

شکی
نام دهی در ارمنیه که از آن لگام و پوست آورند. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

شکی

شکی
گله کرده شده. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد) ، دردناک، اندک بیمار، گله مند. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

شکی

شکی
نام شهری در شروان. (ناظم الاطباء). شهری در مشرق ماوراء قفقاز که در کتب تاریخ مکرر ذکر آن آمده و آن اکنون تابع جمهوری آذربایجان شوروی است. (فرهنگ فارسی معین). نام شهری در شروان که طبق عهدنامۀ گلستان از ایران مجزا و به روسیۀ شوروی منضم گردید (سال 1228 هجری قمری). سماق شکی، ظاهراً منسوب بدانجاست، و امروز با یای مخفف تلفظ کنند. (یادداشت مؤلف). ناحیتی است (به حدود اران) آبادان و بانعمت درازای وی مقدار هفتاد فرسنگ است و اندر وی مسلمانان اند و کافرانند و ده مبارکی و شهر سوق الجبل و سنباطمان از شکی است. (حدود العالم) : آن اعمال و ولایتها را چون شروان و شکی و دیگر اعمال به نان پاره بدیشان داد تا آن ثغر مضبوط ماند. (فارسنامۀ ابن بلخی ص 95).
- سیب شکی، سیب که در ولایت شکی بدست می آمد:
ساده زنخی چو سیب شکی
سوزانتر از آنکه ریگ مکی.
نظامی
لغت نامه دهخدا

شکی

شکی
گله کردن در کار خود بسوی خدا. (ناظم الاطباء). رجوع به شکایه و شکیه شود
لغت نامه دهخدا