جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با شکن دار

شکن دار

شکن دار
چین دار. (ناظم الاطباء). بانورد. نغاض. (یادداشت مؤلف) : مُقَدَّع، چیز شکن دار. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

شکم دار

شکم دار
کلان شکم. (ناظم الاطباء). کسی که شکم کلان داشته باشد که آنرادر عرف هند، توندله خوانند. (آنندراج) :
همی شد ز تشبیه اومعتبر
فلک بودی از این شکم دارتر.
ظهوری (از آنندراج).
، قرابه یا خم که قسمتی از آن فراخ باشد. (یادداشت مؤلف) ، جادار. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا