معنی شرارتی
- شرارتی
- شیطنت آمیز، شیطون، شورشگر
واژههای مرتبط با شرارتی
حرارتی
- حرارتی
- گرمایشی
حرارتی
- حرارتی
- گَرمایی، کاتُولیک
حرارتی
- حرارتی
- منسوب به حرارت
شرارت
- شرارت
- پلیدی، پلیدکاری
شرارت
- شرارت
- بد شدن، بدی کردن
شرارت
- شرارت
- بدکرداری، فتنه انگیزی، بدذات بودن، بدباطنی، فتنه، پارۀ آتش، شراره
شرارت
- شرارت
- بدی کردن، فتنه انگیزی
شرارت
- شرارت
- Naughtiness, Roguishness, Viciousness, Wickedness
شرارت
- شرارت
- шалость , шалость , жестокость , злоба
