ترجمه سوال کرنا به فارسی - دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با سوال کرنا
بحال کرنا
- بحال کرنا
- جُبران کَردَن، بَرایِ بازیابی، دُوبارِه بِه حالَت قَبل بَرگَرداندَن، بازگَرداندَن، مَرِمَّت شُدِه
دیکشنری اردو به فارسی
سوراخ کرنا
- سوراخ کرنا
- حَفر کَردَن، یِک سوراخ دِرِیل کُنید، حَفّاری کَردَن، نُفوذ کَردَن، سوراخ کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی