جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با سنسنی

سنسنه

سنسنه
تیزی مهره های پشت. (ناظم الاطباء). سنسن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

سوسنی

سوسنی
اسب کبود، هر شی ٔ که کبود و نیلی باشد. (غیاث) (آنندراج). رنگ کبودی که به سبزی زند. (یادداشت بخط مؤلف). برنگ گل سوسن. آسمانجونی. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا

سوسنی

سوسنی
ازایلات ساکن اطراف مهاباد. (جغرافیای سیاسی ص 109)
لغت نامه دهخدا

سنسن

سنسن
حرام مغز و آن چیزی است سفید از جنس عصب که میان سوراخهای مهرۀ پشت و گردن میباشد و خوردن آن حرام است. (منتهی الارب). تیزی مهره های پشت. (غیاث) (آنندراج). سر استخوانهای سینه و کنارۀ استخوانهای پهلو که در سینه است. ج، سناسن. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). سر استخوان پهلو از سوی پشت. ج، سناسن. (مهذب الاسماء). سر استخوانهای پهلو از سوی پشت یااز سوی سینه با تیزی مهره های پشت. (یادداشت مؤلف). رجوع به دزی ج 1 ص 693 شود، تشنگی. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) ، سر چرخ دول. (ناظم الاطباء). سر چرخ دلو. سنسنه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا