ترجمه سکیڑنا به فارسی - دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با سکیڑنا
سکیزان
- سکیزان
- سکیزنده جهنده، جفتک زننده، در حال جهیدن، در حال جفتک زدن
فرهنگ لغت هوشیار
سکیزان
- سکیزان
- درحال جست و خیز کردن، جست و خیزکنان، درحال جفتک انداختن
فرهنگ فارسی عمید
اکیدنا
- اکیدنا
- اکیدنه. شیطان خیالی است که نیم وی زن و نیم وی مار است. (از لاروس)
لغت نامه دهخدا