معنی سرگوشی کرنا
سرگوشی کرنا
زیر لب صحبت کردن، زمزمه کردن، نجوا کردن
دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با سرگوشی کرنا
سرگوشی کردن
سرگوشی کردن
آهسته و بیخ گوش با کسی سخن گفتن
فرهنگ فارسی عمید