ترجمه سخت گرم به فارسی - دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با سخت گرم
پشت گرم
- پشت گرم
- مستظهر معتمد متکی. یا پشت گرم بودن، مستظهر بودن متکی بودن
فرهنگ لغت هوشیار
سخت گیر
- سخت گیر
- مقرّراتی، منضبط، آنکه بر دیگری سخت بگیرد، کسی که دیگران را در فشار و زحمت قرار بدهد، سخت گیرنده، آزمند، حریص
فرهنگ فارسی عمید