معنی زور دینا
زور دینا
تاکید کردن، برای تأکید، تاکید
دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با زور دینا
زہر دینا
زہر دینا
مَسموم کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
پور سینا
پور سینا
ابن سینا
فرهنگ واژه فارسی سره
طور سینا
طور سینا
کوهی که موسی علیه السلام بدان بمناجات شد
فرهنگ لغت هوشیار
چکر دینا
چکر دینا
سَرگیجِه دادَن، چَرخِش
دیکشنری اردو به فارسی
مار دینا
مار دینا
با ضَربِه کُشتَن، کُشتَن
دیکشنری اردو به فارسی
ووٹ دینا
ووٹ دینا
رأی دادَن، بَرایِ رَأی دادَن
دیکشنری اردو به فارسی
ہوا دینا
ہوا دینا
فِشار کَم کَردَن، هَوا بِدِه، تَهوِیَه کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
نوع دینا
نوع دینا
نَوع دادَن
دیکشنری اردو به فارسی
زخم دینا
زخم دینا
زَخم زَدَن، مَجروح کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی