جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با زرخیزی

زرخیز

زرخیز
معدنی که دارای طلا باشد، زمینی که از آن سود بسیار به دست آید، خطه زرخیز
زرخیز
فرهنگ فارسی معین

زرخیز

زرخیز
ویژگی معدن یا زمینی که از آن زر به دست آید، ویژگی زمین حاصل خیز
زرخیز
فرهنگ فارسی عمید

زرخیز

زرخیز
زمینی که پرمنافع و سودانگیز و برومند باشد. (آنندراج). هر زمینی که سود بسیار از آن بردارند. اراضی زرخیز. مملکتی زرخیز. پرحاصل و پربرکت. که از آن ثروت و مال فراوان بدست آید، زمینهایی که دارای کان زر بوده، هر چیز که ثمر و حاصل آن زر باشد، توانگر و مالدار. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

سرخیزه

سرخیزه
بیماریی حاد و ساری که به واسطه ظهور بثوراتی به شکل ماکول سرخ رنگ و علایم عمومی خفیف (خصوصا بزرگ شدن و درد ناک گشتن غدد لفاوی پشت گردن) مشخص است. ماکولها در روز اول شبیه سرخک و روز دوم شبیه مخملک اند و روز سوم محو میشوند این بیماری مصونیت ایجاد میکند. عامل آن نوعی ویروس فیلتران است که در ترشحات بینی و حلق یافت میشود سرخیژه سرخچه سرخک کاذب. توضیح: این بیماری با سرخک نباید اشتباه شود
فرهنگ لغت هوشیار