جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با زراعت کرنا

زراعت کردن

زراعت کردن
کاشتن و کشت کردن. (ناظم الاطباء) :
از قنات جامه آب معنی تر بسته شد
سرزمین شعر راتا ما زراعت کرده ایم.
محسن تأثیر (از آنندراج).
گر خدا را از برای رزق طاعت می کنی
خانه می سازی و بر بامش زراعت می کنی.
ناظم هروی (ایضاً).
رجوع به زراعت و زراعه شود
لغت نامه دهخدا