معنی زحف کرنا
زحف کرنا
خزیدن
دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با زحف کرنا
زحف کردن
زحف کردن
Creep
دیکشنری فارسی به انگلیسی
بحث کرنا
بحث کرنا
بَحث کَردَن، بَرایِ بَحث کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
حذف کرنا
حذف کرنا
حَذف کَردَن، بَرایِ حَذف
دیکشنری اردو به فارسی
تلف کرنا
تلف کرنا
دَفع کَردَن، نابود کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
تحفظ کرنا
تحفظ کرنا
مُحافِظَت کَردَن، بَرایِ مُحافِظَت، حِفاظَت کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
محو کرنا
محو کرنا
مَشغول کَردَن، بَرایِ پاک کَردَن، جَذب کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
وقف کرنا
وقف کرنا
وَقف کَردَن، تَقدِیم کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
صاف کرنا
صاف کرنا
پاک کَردَن، بَرایِ تَمیز کَردَن، تَصفِیَه کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
زوم کرنا
زوم کرنا
زوم کَردَن، بُزُرگنَمایی کُنید
دیکشنری اردو به فارسی