جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با رگڑ

رگه

رگه
هر یک از طبقات خشت و آجر که بنا چیند، اصل، نسبت، گوهر، نژاد، تیره
فرهنگ لغت هوشیار

رگه

رگه
هر چیز شبیه به رگ و به شکل رشتۀ دراز، رشتۀ باریکی از خون و مانند آن در مایع دیگر، هر طبقه از مواد معدنی قابل استفاده که بتوان استخراج کرد، اصل، نسب، نژاد مثلاً دورگه
رگه
فرهنگ فارسی عمید

رگه

رگه
هرچیز که مانند رگ باشد مانند، رگه دیوار، رگه قالی، رشته معدنی، قسمتی از تشکیلات و ترکیبات معدنی قابل استفاده که به صورت رگه ها و رشته هایی درون طبقات دیگر زمین قرار گرفته اند
رگه
فرهنگ فارسی معین

رگل

رگل
قاعده، در علم زیست شناسی جریان خون از رحم در زن غیر حامله و برخی پستانداران ماده که هر ۲۸ روز یک بار به مدت ۵ تا ۷ روز طول می کشد، دَشتانی، عادَتِ ماهیانِه، پریود، خون ریزی ماهیانِه، قاعِدِگی، عادَتِ ماهانِه، عادَت، حَیض، عُذر، خون ریزی ماهانِه
رگل
فرهنگ فارسی عمید