جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با رکنیت

رینیت

رینیت
فرانسوی شجان (زکام) از بیماری ها زکام. توضیح: احتراز از این کلمه بیگانه اولی است
فرهنگ لغت هوشیار

رکنی

رکنی
درست (دینارزر) زمان رکن الدوله دیلمی، گوشه دار زوزن (درم درهم) یاهمرسی که به فرمان مهدی بنیاد گذار (موحدین) زده شد و چهار گوش بود سکه طلای منسوب به رکن الدوله دیلمی. توضیح: بعضی آنرا منسوب به رکن - نام کیمیاگری - دانسته اند، گوشه دار. یا درهمهای رکنی. درهمهای مربع که مهدی موسس حکومت موحدین دستور ضرب آنرا داد
فرهنگ لغت هوشیار

کنیت

کنیت
نامی که در اول آن کلمه ابو (ابا ابی) (پدر) ام (مادر) ابن (پسر) یا بنت (دختر) باشد مانند: ابو الحسن (ابا القاسم ابی بکر) ام کلثوم ابن حاجب بنت الکرم: منم آن شیر گله منم آن پیل یله نام من بهرام گور و کنیتم بوجبله. (تاریخ ادبیات. دکتر صفا)
فرهنگ لغت هوشیار

رکنی

رکنی
سکۀ زر خالص، برای مِثال رکنی تو رکن دلم را شکست / خردم از آن خرده که بر من نشست (نظامی۱ - ۷۴)
رکنی
فرهنگ فارسی عمید

کنیت

کنیت
سقاء کنیت، مشک بسیار آبگیر. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

رکنی

رکنی
در مقام نسبت به رکن آباد شیراز گفته شود. رکن آباد شیراز را نیز گویند. (برهان) (لغت محلی شوشتر).
- آب رکنی، آب رکن آباد. (ناظم الاطباء) :
شیراز و آب رکنی و این باد خوش نسیم
عیبش مکن که خال رخ هفت کشور است.
حافظ.
رجوع به رکن آباد شود
لغت نامه دهخدا