جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با رات کو

راست کوک

راست کوک
کوک آلات موسیقی متناسب با صدای مرد (بم)، مقابل چپ کوک
راست کوک
فرهنگ لغت هوشیار

رخت کن

رخت کن
اطاقی که درآن لباس خود را بیرون آورند و به رخت آویز آویزان کنند
رخت کن
فرهنگ لغت هوشیار

راست رو

راست رو
آنکه به راه راست می رود، کسی که از راه راست منحرف نمی شود، راست رونده، برای مِثال سعدیا راست روان گوی سعادت بردند / راستی کن که به منزل نرود کج رفتار (سعدی۲ - ۶۴۷)
راست رو
فرهنگ فارسی عمید

رخت کن

رخت کن
اتاقی که در آن لباس از تن درآورند و در جارختی گذارند، جایی از گرمابه که در آن لباس ها را از تن درآورند
رخت کن
فرهنگ فارسی معین

برات کش

برات کش
کسی که برات می نویسد و به کسی دستور می دهد که پولی را به شخص دیگری بدهد
فرهنگ فارسی عمید