جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با دھاری دار

داوری دار

داوری دار
آنکه داوری کند، خدای متعال. داوری کردن، حکم کردن محاکمه کردن قضاوت کردن
فرهنگ لغت هوشیار

عماری دار

عماری دار
دارندۀ عماری. که عماری دارد. که عماری از جایی به جائی برد. کنایه از ساربان است. (از آنندراج). رجوع به عماری شود:
عماری دار لیلی را که مهد ماه در حکم است
خدایا در دل اندازش که بر مجنون گذار آرد.
حافظ
لغت نامه دهخدا