معنی دوڑنا دوڑنا مسابقه دادن، برای اجرا، دویدن، دوندن، دور رفتن مُسابِقِه دادَن، بَرایِ اِجرا، دَویدَن، دَوَندَن، دور رَفتَن دیکشنری اردو به فارسی