معنی خوش کرنا
- خوش کرنا
- هیجان زده کردن، لطفاً، شاد کردن
واژههای مرتبط با خوش کرنا
برش کرنا
- برش کرنا
- بُرِس کِشیدَن، مِسواک زَدَن
خشک کرنا
- خشک کرنا
- خُشک کَردَن
خرچ کرنا
- خرچ کرنا
- مَصرَف کَردَن، خَرج کَردَن، صَرف کَردَن
ختم کرنا
- ختم کرنا
- لَغو کَردَن، خاتِمِه دادَن، تُهی کَردَن، حَذف کَردَن، پایان دادَن، اَز بِین بُردَن، تَمام کَردَن
خاموش کرنا
- خاموش کرنا
- خاموش کَردَن، ساکِت کَردَن
پیش کرنا
- پیش کرنا
- اِرائِه دادَن، بَرایِ اِرائِه
بور کرنا
- بور کرنا
- کِسِل کُنَندِه بودَن، خَستِه کَردَن
خوش ہونا
- خوش ہونا
- راضی بودَن، بَرایِ شاد بودَن، شاد بودَن
غور کرنا
- غور کرنا
- تَفَکُّر کَردَن، دَر نَظَر گِرِفتَن، مُلاحَظِه کَردَن