ترجمه خوش آیند به فارسی - دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با خوش آیند
خوش آینده
- خوش آینده
- پسندیده. مطبوع. محبوب، جمیل. ظریف. لطیف. نفیس. زیبا، مقبول. موافق. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
خوش بینی
- خوش بینی
- بنظر نیک در جهان وجهانیان نگریستن مقابل بدبینی، اعتقاد باین که جهان پر از لطف و صفا و سعادت است مقابل بد بینی
فرهنگ لغت هوشیار
خوش آمدن
- خوش آمدن
- خوش آمدن کسی را. مطبوع واقع شدن آن چیز مورد پسند وی شدن، یا خوش آمدید. تعارفی است که بمهمان هنگام ورود بخانه گویند
فرهنگ لغت هوشیار