ترجمه خود شناسی به فارسی - دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با خود شناسی
خودشناسی
- خودشناسی
- اطلاع بر خود. شناخت خود. عارف بنفس خود: خودشناسی را مایۀ بزرگ دان. (خواجه عبداﷲ انصاری).
- امثال:
خودشناسی خداشناسی است، نظیر: من عرف نفسه فقد عرف ربه
لغت نامه دهخدا