معنی چھونا
چھونا
لگام زدن، لمس کردن، سوزاندن
دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با چھونا
چھوڑنا
چھوڑنا
تَحویل دادَن، تَرک کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
چھوٹا
چھوٹا
جُزئی، کوچَک، ریز
دیکشنری اردو به فارسی
بھونا
بھونا
بِرِشتِه کَردَن، کَباب کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
دھونا
دھونا
شُستِشو دادَن، بَرایِ شُستَن، آبکَشی کَردَن، شُستَن
دیکشنری اردو به فارسی
کھونا
کھونا
اَز دَست دادَن
دیکشنری اردو به فارسی
چونا
چونا
کلمه فعل به طور استفهام، یعنی حال شما چگونه است ؟ (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا