معنی جوہری طور پر
جوہری طور پر
به طور کامل، اتمی
دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با جوہری طور پر
دوہری طور پر
دوہری طور پر
بِه طُورِ دوگانِه، دوگانِه
دیکشنری اردو به فارسی
ظاہری طور پر
ظاہری طور پر
بِه طُورِ ظاهِری، ظاهِراً
دیکشنری اردو به فارسی
جبری طور پر
جبری طور پر
بِه طُورِ اِجبار آمیز، بِه زور
دیکشنری اردو به فارسی
شہری طور پر
شہری طور پر
بِه طُورِ مَدَنی، مَدَنی، بِه طُورِ شَهری
دیکشنری اردو به فارسی
فوری طور پر
فوری طور پر
بِه طُورِ فُوری، بِلافاصلِه، بِه طُورِ سَریع، فُوری
دیکشنری اردو به فارسی