ترجمه تیز مزاج به فارسی - دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با تیز مزاج
نیک مزاج
- نیک مزاج
- نیکسرشت نیکنهاد آنکه دارای مزاج سالمی است، خوش خوی خوش مشرب
فرهنگ لغت هوشیار
ترک مزاج
- ترک مزاج
- شرور و محیل و فریب دهنده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
نیک مزاج
- نیک مزاج
- خوش خوی. خوش مشرب. (ناظم الاطباء) ، آنکه دارای مزاج سالمی است. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا