معنی تیز کرنا تیز کرنا شتاب دادن، برای تسریع، گاز دادن، تیز کردن، تسریع کردن، شتاب کردن، شتاب گرفتن شِتاب دادَن، بَرایِ تَسریع، گاز دادَن، تیز کَردَن، تَسریع کَردَن، شِتاب کَردَن، شِتاب گِرِفتَن دیکشنری اردو به فارسی