معنی تہذیب
- تہذیب
- تمدّن
واژههای مرتبط با تہذیب
تعذیب
- تعذیب
- عذاب دادن
تکذیب
- تکذیب
- انکار و جحد کردن در امری
تهذیب
- تهذیب
- پاکیدن پالیدن، درستیدن درست گشتن، تیزی دررفتار درگفتار پاک کردن پیراستن پیرایش، درست کردن، تیز رفتن شتافتن
تعذیب
- تعذیب
- عذاب کردن، شکنجه کردن، کسی را آزار رساندن
تکذیب
- تکذیب
- مطلبی را دروغ دانستن و انکار کردن، کسی را دروغ گو ساختن، نسبت دروغ گویی به کسی دادن
تشذیب
- تشذیب
- پیراستن، برش دادن، تراش دادن، بریدن و کم کردن زیادتی و ناهمواری چیزی برای خوش نما گردانیدن آن، مثل بریدن شاخه های زائد درخت یا زدن موی سر، دباغت کردن پوست حیوانات
تهذیب
- تهذیب
- پاکیزه کردن، خالص کردن، اصلاح کردن شعر یا نثر از عیب و نقص، پاکیزه کردن اخلاق
تکذیب
- تکذیب
- دروغ شمردن، منکر شدن
تعذیب
- تعذیب
- عذاب کردن
