تباہ کرنا تباہ کرنا تِعداد زیاد کاهِش دادَن، نابود کَردَن، ویران کَردَن، خَراب کَردَن دیکشنری اردو به فارسی
یاد کرنا یاد کرنا یاد گِرِفتَن، بَرایِ یادآوَری، یادآوَری کَردَن، بِه یاد آوَردَن دیکشنری اردو به فارسی