ترجمه تصفیہ به فارسی - دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با تصفیہ
تصفیر
- تصفیر
- بانگیدن، سوت کشیدن سافوت زدن (سوت سافوت صفیر)، زرد گرداندن رنگ زرد زدن زرد اندایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصفیق
- تصفیق
- بال بر هم زدن پرنده، دو کف دست را بر هم زدن، دست زدن، شراب را برای صاف شدن از ظرفی به ظرف دیگر ریختن
فرهنگ فارسی عمید