معنی تشکیل دینا
تشکیل دینا
تشکیل دادن، برای تشکیل
دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با تشکیل دینا
تفصیل دینا
تفصیل دینا
جُزئیات دادَن، دادَن جُزئیات
دیکشنری اردو به فارسی
تشخیص دینا
تشخیص دینا
تَشخیص دادَن، یِک اَرزیابی بِدَهید
دیکشنری اردو به فارسی
تشبیہ دینا
تشبیہ دینا
مُقایِسِه کَردَن، بَرایِ مُقایِسِه
دیکشنری اردو به فارسی
تسکین دینا
تسکین دینا
اِشباع کَردَن، بَرایِ دِلجویی کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
شکل دینا
شکل دینا
شَکل دادَن، شِکل
دیکشنری اردو به فارسی