جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با تراشنا

تراشکار

تراشکار
کسی که آلات و ابزار آهنی را بوسیله ماشین مخصوص تراشد
تراشکار
فرهنگ لغت هوشیار

درازنا

درازنا
زمان چیزی، مدت چیزی، برای مِثال درازنای شب از چشم دردمندان پرس / که هرچه پیش تو سهل است سهل پنداری (سعدی۲ - ۵۷۶)، درازا، درازی، طول
درازنا
فرهنگ فارسی عمید

فراخنا

فراخنا
محل فراخ و گشاده، محل وسیع، گشادگی، فراخی، وسعت، برای مِثال سودی نکند فراخنای بر و دوش / گر آدمی ای عقل و هنرپرور و هوش (سعدی۲ - ۷۲۷)
فراخنا
فرهنگ فارسی عمید

تراموا

تراموا
قطار برقی درون شهری که بر روی خط آهنی که در خیابان ها قرار دارد، حرکت می کند، قطار خیابانی
تراموا
فرهنگ فارسی عمید