جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با پیشگوئی کرنا

پیش گوئی کرنا

پیش گوئی کرنا
پیش بینی کَردَن، بَرایِ پیش بینی، گُمان کَردَن، پیشِ فَرض گِرِفتَن
دیکشنری اردو به فارسی

پیشگوئی کردن

پیشگوئی کردن
گفتن از پیش، خبر دادن و آگاهانیدن از قبل
لغت نامه دهخدا