جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با پیدائشی

پیدائی

پیدائی
حالت و چگونگی پیدا. ظهور. مقابل نهان. وضوح. روشنی. استبانت. ابانت. آشکاری. ذیوع. شهود. هویدائی. مقابل پنهانی:
زش ازو پاسخ دهم اندر نهان
زش به پیدائی میان مردمان.
رودکی.
بوقتی کز شرف گویند با خورشید همتائی
دل سلطان نگهداری بپنهانی و پیدائی.
فرخی.
چون بند کرد در تن پیدائی
این جان کارجوی نه پیدا را.
ناصرخسرو.
جان ز پیدائی و نزدیکیست گم
چون شکم پرآب و لب خشکی چو خم.
مولوی.
شرع، پیدائی و راه دین، بداهت
لغت نامه دهخدا

پیداوسی

پیداوسی
سکه ای در قدیم بارزش پنج دینار: (هزار و صد و شصت قنطار بود درم بدکزو پنج دینار بود) که بر پهلو موبد پارسی همی نام بردش به پنداوسی) (فردوسی) توضیح ولف در فهرست شاهنامه (بنداوسی) کرده و در کلمه اخیر گوید: (سکه ای بارزش پنج دینار)، احتمال میرود که کلمه مصحف پنداذس باشد
پیداوسی
فرهنگ لغت هوشیار

پیداوسی

پیداوسی
سکه ای معادل پنج دینار، بِنداوُسی، پَنداوَسی، برای مِثال که بر پهلوی موبد پارسی / همی نام راندش به پیداوسی (فردوسی۱ - ۱۳۷۲)
پیداوسی
فرهنگ فارسی عمید

پیداوسی

پیداوسی
درمی که در زمان کیان رایج بوده، و هر درمی به پنج دینار خرج میشده است. (برهان) :
هزار و صد و شصت قنطار بود
درم بد کزو پنج دینار بود
که بر پهلوی موبد پارسی
همی نام بردش به پیداوسی.
فردوسی.
نخستین صد و شصت پیداوسی
که پیداوسی خواندش پارسی.
فردوسی.
پراکنده افکنده پیداوسی
همه چرم پیداوسی پارسی.
فردوسی
لغت نامه دهخدا