معنی پھینکنا پھینکنا ریختن، پرتاب کردن، دور انداختن، رها کردن، انداختن، دفع کردن دیکشنری اردو به فارسی
پھیلانا پھیلانا گُستَرِش دادَن، بَرایِ گُستَرِش، چَرخاندَن، پَراکَندِه کَردَن، پَخش کَردَن، تَکثِیر کَردَن دیکشنری اردو به فارسی