ترجمه پھیلانا به فارسی - دیکشنری اردو به فارسی
معنی پھیلانا
- پھیلانا
- گسترش دادن، برای گسترش، چرخاندن، پراکنده کردن، پخش کردن، تکثیر کردن
دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با پھیلانا
پھینکنا
- پھینکنا
- ریختَن، پَرتاب کَردَن، دور اَنداختَن، رَها کَردَن، اَنداختَن، دَفع کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
پھولنا
- پھولنا
- نَفخ کَردَن، شُکوفا شُدَن، رُونَق یافتَن، گُل دادَن، تَوَرُّم ایجاد کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
کھیلنا
- کھیلنا
- دَستکاری کَردَن، بازی کَردَن، سَرگَرم کَردَن، بِه بازی کَردَن، وَرزِش کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی