ترجمه پھاڑنا به فارسی - دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با پھاڑنا
بگاڑنا
- بگاڑنا
- بَدتَر کَردَن، خَراب کَردَن، تَحرِیف کَردَن، آسیب زَدَن، آشُفتِه کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
پھولنا
- پھولنا
- نَفخ کَردَن، شُکوفا شُدَن، رُونَق یافتَن، گُل دادَن، تَوَرُّم ایجاد کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی