معنی پڑوسی
پڑوسی
مجاور، همسایه
دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با پڑوسی
پوسی
پوسی
کهنه ی بچه، گاوی که گوساله اش مرده باشد
فرهنگ گویش مازندرانی