جدول جو
جدول جو

معنی پریشان کرنا

پریشان کرنا
اذیّت کردن، مزاحم شدن، مزاحمت کردن، آزار دادن، آشفته کردن، پریشان کردن، مضطرب کردن، سردرگم کردن
دیکشنری اردو به فارسی

واژه‌های مرتبط با پریشان کرنا

پریشان کردن

پریشان کردن
پراگندن، افشاندن (دانه و مانند آن)، آشفتن آلفتن گوراندن، یا پریشان کردن موی و زلف. از هم باز کردن تارهای آن
فرهنگ لغت هوشیار