معنی پُر عزم
پُر عزم
متعهّد، پر از عزم، مصمّم
دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با پُر عزم
پُرعزم
پُرعزم
مُطمَئِن، تَعیین شُدِه اَست، مُصَمَّم
دیکشنری اردو به فارسی
پسر عم
پسر عم
پسر عمو
فرهنگ لغت هوشیار
پرعزم
پرعزم
بُلَند پَرواز، تَعیین شُدِه اَست
دیکشنری اردو به فارسی