جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با پُر جوش

پر جوش

پر جوش
پر از جوش، آنچه بسیار جوش بخورد، آنچه در حال جوشیدن است و جوشش بسیار دارد، برای مِثال زمین دید یکسر همه ساده ریگ / بر و بوم از او همچو پرجوش دیگ (اسدی - ۲۷۵)، پرشور، پرولوله، پرغلغله، پرجوش و خروش، برای مِثال امروز که بازارت پرجوش خریدار است / دریاب و بنه گنجی از مایۀ نیکویی (حافظ - ۹۸۸)
پر جوش
فرهنگ فارسی عمید

آجر جوش

آجر جوش
آجر بسیار پخته و ناصاف و تیره رنگ که از ته کوره به دست می آید و بیشتر در پی های ساختمان به کار می رود
آجر جوش
فرهنگ فارسی عمید

پای جوش

پای جوش
پاجوش، شولان و شاخ تر که از ریشه درختی روید
لغت نامه دهخدا

پر جور

پر جور
پر جور و جفا، سِتَمگَر، ظالِم، بیدادگَر، جَبّار، سِتَمکار، گُرداس، جائِر، سِتَم کیش، ظُلم پیشِه، جَفا پیشِه، جان آزار، جایِر، جَفاجو، جَفاگَر، جَفا کار، دُژآگاه، مَردِم گَزا، پُر جُوْرْ، اِستَمگَر
پر جور
فرهنگ فارسی عمید