جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با بھول

بشول

بشول
تیز دست چست و چالاک ماهر، گزارنده کارها کار ساز، باهوش، دانش بینش، در کلمات مرکب معنی (بشولنده) دهد: کار بشول
فرهنگ لغت هوشیار

بلول

بلول
نجات یافتن و رستگار شدن، سرد و نمناک شدن باد، در آویختن
بلول
فرهنگ لغت هوشیار

بقول

بقول
مطابق قول و موافق گفتار، مانند بقول سعدی و بقول مولانا و
بقول
فرهنگ لغت هوشیار

بمول

بمول
یکی از علامات تغییر دهنده است که قبل از نوتها گذارده شود. ای علامت صدای نوت را نیم پرده پایین میاورد. بعبارت دیگر صدای نوت را نیم پرده بم میکند مقابل دیز
فرهنگ لغت هوشیار

بجول

بجول
یکی از 7 قطعه استخوان مچ پا که در فاصله بین دو قوزک پا قرار دارد. این استخوان را در تداول عوام استخوان قاب نامند بجل شتالنگ اشتالنگ قاب کعب اشتق
فرهنگ لغت هوشیار