معنی بصری طور پر
بصری طور پر
بصری طور، بصری
دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با بصری طور پر
بحری طور پر
بحری طور پر
دَریانَوَردی وار، دَریایی
دیکشنری اردو به فارسی
اصلی طور پر
اصلی طور پر
Originally
دیکشنری فارسی به انگلیسی
بادی طور پر
بادی طور پر
بِه طُورِ بادی، اَساساً
دیکشنری اردو به فارسی
جبری طور پر
جبری طور پر
بِه طُورِ اِجبار آمیز، بِه زور
دیکشنری اردو به فارسی
اصلی طور پر
اصلی طور پر
بِه طُورِ اَصلی، دَر وَاقِع
دیکشنری اردو به فارسی
عبوری طور پر
عبوری طور پر
اِنتِقالی، دَر این میانِ
دیکشنری اردو به فارسی
شہری طور پر
شہری طور پر
بِه طُورِ مَدَنی، مَدَنی، بِه طُورِ شَهری
دیکشنری اردو به فارسی
فوری طور پر
فوری طور پر
بِه طُورِ فُوری، بِلافاصلِه، بِه طُورِ سَریع، فُوری
دیکشنری اردو به فارسی
قطری طور پر
قطری طور پر
بِه صورَتِ قُطری، مُوَرَّب
دیکشنری اردو به فارسی